مدت زيادي از زمان ازدواج شان مي گذشت و طبق معمول ، زندگي فراز و نشيب هاي خاص خود را داشت. يك روز ، زن كه از ساعات كاري شوهر عصباني بود و همه چيز را از هم پاشيده مي ديد زبان به شكايت گشود و باعث نا اميدي شوهر شد.
مرد پس از يك هفته سكوت همسرش ، با كاغذ و قلمي دردست به طرف او رفت و پيشنهاد كرد هر آن چه را كه باعث آزارشان مي شود بنويسد و در مورد آنها بحث و تبادل نظر كنند . زن كه گله هاي بسياري داشت بدون اين كه سر خود را بلند كند شروع كرد به نوشتن . مرد نيز پس از نگاهي عميق و طولاني به همسر ، نوشتن را آغاز كرد . يك ربع بعد با نگاهي به يكديگر كاغذ ها را رد و بدل كردند. مرد به زن عصباني و كاغذ لبريز از شكايت خيره ماند ، اما زن با ديدن كاغذ شوهر ، خجالت زده شد و به سرعت كاغذ خود را پاره كرد . شوهرش در هردو صفحه اين جمله را تكرار كرده بود : دوستت دارم عزيزم .
تست روانشناسي مخصوص مجرد ها آمادگي براي ازدواج کردن
عشق بد درديه درد دل عاشقو فقط عاشق مي فهمه
27876 بازدید
11 بازدید امروز
16 بازدید دیروز
44 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian